کیوسک خبر: مدیرکل دفتر سلامت جمعیت وزارت بهداشت با اشاره به تهدید جدی “تله جمعیتی” در کشورمان گفت: در حدود سال ۲۰۵۰ میلادی حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور سالمند خواهد بود! اکنون رشد جمعیت در ایران به زیر یک درصد رسیده است؛ عدد دقیق آن ۹۶ صدم درصد است!
حامد برکاتی، مدیرکل دفتر سلامت جمعیت و خانواده وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی طی گفتوگویی با تذکر این نکته که “پنجره جمعیتی” فرصتی است که نسبت جمعیتی کشور فرصت جبران و رشد جمعیت را میدهد، تاکید کرد: پنجره جمعیتی به زمانی گفته میشود که هنوز دو سوم جمعیت بین ۱۵ تا ۶۵ سال هستند و پیر نشده است اما اگر این نسبت کمتر شود، پنجره جمعیتی بسته میشود؛ هنوز ۲۵ سال تا بسته شدن پنجره جمعیت فرصت داریم؛ اگر این زمان را هم از دست بدهیم به یک کشور سالمند تبدیل میشویم که باید همه توان و ظرفیت کشور را صرف نگهداری و مراقبت از سالمندان کنیم و از روند توسعه و پیشرفت عقب میمانیم؛ همین الان هم توان رسیدگی به سالمندان را نداریم و اگر اقدامی انجام ندهیم، ۲۵ سال آینده ایران دچار بحران جمعیتی بزرگی میشود.
مشروح این مصاحبه را در ادامه میخوانیم:
شاخصهای مرتبط با رشد جمعیت در ایران چه میگویند؟
برکاتی: مسئله جمعیت موضوع بسیار مهمی است؛ متاسفانه بسیاری از دستگاههایی که در این زمینه مسئولیت دارند به وظیفه خود عمل نکردهاند؛ ۲۰ سال آینده میبینیم که کشور با بحرانهای بسیار جدی و شدید مواجه میشود و میگوییم اگر برای این کار ۲۰ سال پیش اقدام میکردیم، حالا وضعیت بهتری داشتیم.
در حوزه جمعیت کل دنیا و همه کشورها با چالش های بسیار جدی مواجه هستند البته از ابتدای قرن بیستم به علت تسلط انسان بر طبیعت و پیشرفت تکنولوژی و بهرهوری انسان از امکانات زندگی با افزایش جمعیت انسان مواجه شدیم که البته هم زمان شد با کاهش تنوع و تعداد گونههای جانوری اما در سالهای اخیر روند قهقرایی کاهش رشد جمعیت را در اغلب کشورهای جهان شاهد هستیم؛ حالا هر کشوری بتواند از فرصت باقیمانده برای حفظ پنچره جمعیتی خود استفاده کند، میتواند از فرصت اندک باقیمانده استفاده کند.
اما در ایران ظاهرا هنوز پنجره جمعیتی بسته نشده و هنوز فرصت باقی است؟
برکاتی: پنجره جمعیتی تا زمانی باز است که بیش از دو سوم یا بیش از ۶۶ درصد جمعیت بین ۱۵ تا ۶۵ سال باشند، جمعیت سالمند نیز کمتر از ۱۵ درصد و جمعیت کودکان نیز کمتر از ۱۰ درصد باشد؛ هنوز ما در این پنجره جمعیتی قرار داریم اما با روند کاهش رشد جمعیت در سال ۱۴۲۵ با پنج سال کمتر یا بیشتر یعنی بین ۱۴۲۰ تا ۱۴۳۰ پنجره جمعیتی بسته میشود.
ما هنوز در فرصت استفاده پنجره جمعیتی هستیم؛ باید تا حدود سال ۱۴۲۵ باید برای افزایش رشد جمعیت و استفاده از این فرصت اقدامات لازم را انجام دهیم بعد از آن با وجود نسل جوان باقیمانده از قبل میتوانیم برای مدتی بعد از بسته شدن پنجره جمعیت به تولید، رشد اقتصادی و توسعه کشور ادامه دهیم که به آن فرصت دوم جمعیتی گفته میشود مثل ژاپن که پنجره جمعیتی آن بسته و کشوری سالمند شده اما هنوز با اتکا به جمعیت جوان، مولد و در سن کار خود روند توسعه اقتصادی و اجتماعی خود را ادامه میدهد؛ دوران طلایی پنجره جمعیتی ژاپن دهه ۷۰ تا ۸۰ و ابتدای دهه ۹۰ میلادی بود هنوز هم به علت زیرساختهایی که در دوران طلایی خود ایجاد کرده از در روند توسعه خارج نشده اما به زودی دچار مشکلات جدی میشود؛ چقدر فرصت برای جبران داریم؟
برکاتی: ایران بعد از سال ۱۴۲۵ یا بازه زمانی بین ۱۴۲۰ تا ۱۴۳۰ پنجره جمعیتی را از دست میدهد؛ چه بخواهیم و چه نخواهیم در حدود سال ۲۰۵۰ میلادی حدود ۳۰ درصد جمعیت کشور سالمند خواهد بود و کشوری سالمند میشویم؛ کاری که از اکنون باید انجام دهیم این است که زیرساختهایی برای زندگی سالم سالمندان ایجاد کنیم تا نسل جوان بتواند به توسعه و رشد کشور بپردازد؛ اگر این زیرساخت ایجاد نشود دچار بحران میشویم، البته با تعاریف جهانی ممکن است با توسعه خدمات سلامت سن سالمندی از ۵۰ تا ۶۵ سال مثلا به ۷۵ سال تغییر کند اما در هر صورت روزی به کشوری با جمعیت بالای ۲۵ تا ۳۰ درصد سالمند میرسیم.
چند درصد جمعیت ایران سالمند است؟
برکاتی: اکنون ۱۰ درصد جمعیت ایران سالمند بالای ۶۰ سال است؛ همین حالا نمیتوانیم خدمات خوبی به این جمعیت سالمند ارائه کنیم و اگر با همین روند جلو برویم جمعیت سالمند ایران در سال ۱۴۲۵ سنگی بر پای توسعه کشور میشود و عملا درصدی از جمعیت که جوان است باید همه انرژی خود را برای رسیدگی به سالمندان بگذارد؛ همه کشورها این خطر را احساس میکنند به همین علت تلاش میکنند بسته شدن پنجره جمعیتی و سالمند شدن را به تاخیر بیندازند برای اینکه بتوانند جمعیت سالمند خود را بهتر مدیریت کنند و فرصتهای اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و امنیتی بهتری برای خودشان بسازند به همین علت در فرصت اول پنجره جمعیتی و فرصت دوم وجود نسل جوان باقیمانده از قبل برای ظرفیت سازی و ایجاد ساختار استفاده میکنند.
رشد جمعیت و نرخ فرزندآوری و جایگزینی جمعیت در ایران اکنون چقدر است؟
برکاتی: در ایران از حدود سال ۱۳۸۵، پنجره جمعیتی شروع شده است اما اکنون رشد جمعیت در ایران به زیر یک درصد رسیده است؛ عدد دقیق آن ۹۶ صدم درصد است و این برای اولین بار در تاریخ ایران است که نرخ رشد جمعیت به زیر یک میرسد؛ شاخص “TFR” یا نرخ جایگزینی جمعیت در ایران اکنون به زیر ۱.۷ رسیده و اگر به ۱.۵ برسد گرفتار تله جمعیتی میشویم وضعیتی که دیگر شاخص جمعیت نمی تواند ساماندهی شود؛ شواهد این وضعیت نیز کاملا آشکار است همه می دانند که تعداد موالید و متولدان در کشور طی چهار سال (۹۴ تا ۹۸) از یک میلیون و ۵۷۰ هزار نفر به یک میلیون و ۱۹۶ هزار کاهش یافته است یعنی ۳۷۰ هزار نفر از متولدان کشور در سال کم شده است یعنی در سال ۹۸ نسبت به سال ۹۴ حدود ۲۵ درصد کمتر تولد داشتهایم.
شاخص جایگزینی جمعیت در سال ۹۴ حدود ۲.۱۱ بود. سال ۹۵ به ۲.۰۸ رسید. سال ۹۶ به ۱.۹۸ کاهش یافت. سال ۹۷ این شاخص ۱.۸۸ شد و سال ۹۸ به ۱.۷ رسید. یعنی هر خانم در سن باروری در صورتی که زنده باشد به طور متوسط ۱.۷ فرزند به دنیا می آورد. عدد بین المللی برای اینکه جمعیت فعلی جایگزین شود، نرخ جایگزینی ۲.۱ است که رشد جمعیت را به بالای یک می رساند. این عدد البته در کشورهای مختلف متفاوت است و در کشور ما با توجه به میزان بالای تصادفات و بالاتر بودن مرگ کودکان و نوجوانان به نرخ جایگزینی ۲.۲ نیاز داریم تا ترکیب جمعیتی فعلی حفظ شود.
البته یک دوره رشد جمعیت بالا را در دهه ۶۰ داشتیم که البته اکنون به سن میان سالی رسیده اند.
برکاتی: بله. جمعیت مولد دهه ۶۰. اکنون به سن میان سالی و به حدود ۴۰ سالگی رسیدهاند و به زودی از سن باروری خارج می شوند. اگر سال ۶۵ را ملاک قرار دهیم تعداد متولدان سال ۷۰ حدود ۲۵ درصد کمتر از سال ۶۵ است؛ سال ۱۳۶۰ حدود ۱۰.۵ میلیون خانم در سن باروری داشتیم و سالانه دو میلیون و ۴۰۰ هزار نفر متولد می شد اما در سال ۹۸ تعداد زنان در سن باروری به ۲۲ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر رسید با یک میلیون و ۱۹۶ هزار تولد و باید بدانیم که جمعیت مولد کشور پنج سال آینده باز هم کمتر می شود زیرا تعداد زنان بارور رو به کاهش است در حالی که تاکنون رو به افزایش بوده است.
علت تغییر این روند جمعیتی و کاهش رشد جمعیت و فرزندآوری چیست، بیشتر مسائل اقتصادی است یا فرهنگی؟
برکاتی: به نظر من، عوامل فرهنگی مهمتر است؛ نهادهای فرهنگی نباید خودشان را کنار بکشند؛ البته زیرساختهای رشد جمعیت مولد به عوامل اقتصادی، سیاسی و اجتماعی مثل مسکن و شغل و درآمد بستگی دارد که رسیدگی به آن کار دولت است؛ همه ما در این کشور زندگی میکنیم؛ جوان تا زمانی که امنیت خاطر نداشته باشد که فردا تامین خواهد بود، حتی اگر به او وام هم بدهیم تمایلی به ازدواج و فرزندآوری نخواهد داشت؛ اگر شغلی مطمئن داشته باشد که حداقل درآمد را برای یک زندگی خانوادگی برایش فراهم کند برای ازدواج اقدام میکند.
بیشترین عامل کاهش رشد جمعیت در سالهای گذشته مسائل فرهنگی است؛ چون وضعیت معیشتی و اقتصادی مردم نسبت به دهه ۶۰ و زمان جنگ بدتر نشده است؛ خانواده دهه ۶۰ اگر به پول امروز سه میلیون تومان در ماه حقوق میگرفت، نمیرفت یک موبایل ۱۰میلیونی بخرد، حدود ۱۱ درصد خانوادهها در سال ۵۵ ماشین لباسشویی داشتند اما در آخرین سرشماری در سال ۸۵ مشخص شد که حدود ۹۰ درصد خانوادههای ایرانی ماشین لباسشویی دارند و ۱۰ درصد ندارند.
ما در سال ۸۰ به نرخ جایگزینی جمعیت رسیدیم اگر آن زمان به فکر رشد جمعیت و بحثهای فرهنگی آن میافتادیم اکنون دچار مشکل بسته شدن پنجره جمعیتی نمیشدیم؛ البته حق همه مردم است که رفاه داشته باشند اما شاید با کار فرهنگی میتوانستیم کاری کنیم که توقعات از زندگی کمتر میشد و فرزندآوری بیشتر. به هر حال حاکمیت باید شرایط لازم برای تامین شغل و مسکن مناسب برای سه فرزند را در اختیار مردم قرار دهد.
البته مسائل فرهنگی دیگری هم داریم که با تهاجم فرهنگی و به صورت نرم بخشی از جوانان را به این سمت کشاندهاند که دیگر به دنبال ازدواج نیستند یا ازدواج به شکلی دیگر را میخواهند با این وجود بخش بزرگی از جامعه هنوز هم به ازدواج و هم به فرزندآوری تمایل دارند اگر این کار را کمتر انجام میدهند به علت اقتضائات و ملاحظات فرهنگی و اقتصادی- اجتماعی است.
جوانان امروز اگر امید به آینده داشته باشند و بدانند که در آینده میتوانند شغل پایدار داشته باشند، حتما ازدواج میکنند و فرزندآوری خواهند داشت؛ بسیاری از دانشجویان اکنون به این فکر میکنند که تحصیلات خود را در مراحل عالی تمام کنند؛ شغل مناسبی به دست آورند. امکانات زندگی مناسبی فراهم کنند و بعد ازدواج کنند به همین علت فرزندآوری در تحصیلکردهها به مراتب کمتر از افراد کم سواد است؛ یک زن که تحصیلات عالی دارد از یک طرف فرصت ازدواج باب طبعش را از دست میدهد بعد هم در سنی ازدواج میکند که امکان بیش از دو فرزند به دنیا آوردن را ندارد؛ مثل در ۳۲ سالگی میخواهد ازدواج کند.
میزان فرزندآوری و فاصله بین فرزندان در خانواده های ایرانی چقدر است؟
برکاتی: بعد هر خانوار ایرانی در سال ۵۷ حدود ۵.۷ بوده است و امروز به ۳.۳ رسیده است.
متوسط سن ازدواج و فرزندآوری چقدر است؟
برکاتی: متوسط سن ازدواج دختران ایرانی به ۲۵ سال رسیده یعنی نیمی از دختران کشورمان بعد از ۲۵ سالگی ازدواج میکنند؛ متوسط سن اولین فرزندآوری زنان ایرانی هم بالای ۲۹ سال است! زنی که اولین فرزندآوری را در سن ۲۹ سالگی به دنیا می آورد، فرصت زیادی برای فرزند دوم ندارد.
متوسط فاصله اولین و دومین فرزند بعد از ازدواج چقدر است؟
برکاتی: بعد از ۲۵ سالگی که دختران ازدواج میکنند؛ ۴.۵ سال بعد به طور متوسط اولین فرزند به دنیا میآید و ۵.۳ سال بعد فرزند دوم به طور متوسط به دنیا میآید؛ یعنی به طور متوسط ۱۰ سال پس از ازدواج دو فرزند میآورند؛ این وضعیت متوسط است؛ ممکن است در موارد اندک یک خانواده چهار یا پنج فرزند بیاورد اما وضعیت عمومی این نیست؛ اگر در یک سازمان دولتی مثلا یک همکار خانم که همسرش وضع مالی خوبی دارد، چهار فرزند یا حتی سه فرزند به دنیا بیاورد همه با تعجب به او نگاه میکنند؛ این نشان میدهد که نرمهای فرهنگی در کشور تغییر کرده است و نهادهای فرهنگی باید در این زمینه ورود کنند؛ البته نباید فقط توصیه کنیم باید به گونهای باشد که اگر به مردم میگوییم فرزند بیشتر بیاورید از آن طرف امکانات مالی لازم هم برای آنها فراهم کنیم.
راه حل چیست؟
برکاتی: راه آن حمایت از خانواده، حمایت از خانواده و حمایت از خانواده است و برای این کار باید اقدام کرد دیگر زمان حرف زدن و توصیه کردن گذشته است؛ باید شرایط و امکانات مناسب برای ازدواج جوانان فراهم کنیم.
منظورتان حمایت اقتصادی مثل تامین مسکن است؟
برکاتی: بله؛ با این قیمتهای مسکن واقعا تامین مسکن یک دغدغه جدی برای خانوادهها و جوانانی است که میخواهند ازدواج کنند.
وزارت بهداشت برای رشد جمعیت و افزایش فرزندآوری خانوادهها چه کار کرده است؟
برکاتی: ما در وزارت بهداشت ادعا داریم که خیلی از کارهایی که باید انجام میدادیم را انجام دادیم و حتی یکسری اقدامات جدید هم در سالهای اخیر انجام دادهایم که به صورت برنامه عملیاتی به دانشگاههای علوم پزشکی و خدمات بهداشتی – درمانی ابلاغ شده است و باید دنبال کنیم که به صورت کامل اجرا شود.
مثل چی؟
برکاتی: در حوزه فرهنگ سازی و صحبت کردن با مردم و کارشناسان از سال ۹۳ تاکنون بیش از چهار هزار کارگاه و همایش برگزار کردهایم؛ مراکز درمان ناباروری در چهار سال اخیر افزایش یافته و از ۱۲ مرکز به ۴۴ مرکز درمان ناباروری دولتی افزایش یافته است.
که خدمات درمان ناباروری رایگان ارائه میکنند.
برکاتی: بله! البته ۴۰ مرکز درمان ناباوری خصوصی هم مجوز گرفته و فعالیت میکنند اما در مراکز دولتی بر اساس دستورالعمل ابلاغی دکتر نمکی وزیر بهداشت در صورت ارجاع خانوادههای ناباور از شبکه بهداشتی سه بار هزینه درمان و کمک باروری به روش آی یو آی و آی وی اف و هزینه داروها و سونوگرافی از طرف دولت پرداخت میشود و رایگان است.
خدمات پیشگیری از بارداری هم حذف شده است؟
برکاتی: بله؛ روزگاری در گذشته چنین توصیهای وجود داشت اما اکنون دیگر چنین توصیه و اقدامی در شبکه بهداشتی انجام نمیشود؛ قبلا به خانوادهها توصیه میشد که فاصله ایمن بین دو بارداری سه تا پنج سال باشد و میگفتیم کمتر از سه سال و بالای پنج سال فاصله بین بارداریها غیر ایمن است؛ این دستورالعمل دیگر وجود ندارد؛ تغییر کرده است و بر اساس دستورالعمل جدید بارداری که حدود آبان پارسال ابلاغ شد؛ فاصله بارداری بین ۱۸ تا ۲۴ ماه را به خانوادهها توصیه میکنیم.
یعنی بلافاصله بعد از شیردهی به فرزند اول، فرزند دوم به دنیا بیاید.
برکاتی: بله؛ به شرطی که مادر یک سری شرایط تغذیهای را رعایت کند؛ علاوه بر آن اقداماتی که در مسیر تحدید جمعیت و پیشگیری از بارداری در شبکه بهداشتی بوده مثل وازکتومی، توبکتومی یا توزیع رایگان اقلام پیشگیری از بارداری همه برداشته شده است؛ وازکتومی که به طور کلی در سیستم دولتی انجام نمیشود؛ توبکتومی فقط در موارد استثنایی که جان مادر به علت بارداری به خطر میافتد انجام میشود؛ ارائه اقلام بهداشتی پیشگیری از بارداری نیز فقط در موارد خاص که برای سلامت مادر لازم است انجام میشود.
البته این خدمات در بخش خصوص با پرداخت هزینه قابل انجام است؟
برکاتی: بله؛ این خدمات به خصوص خدمات دارویی را اگر کسی بخواهد با هزینه شخصی دریافت کند در دسترس هست و خانوادهها خودشان میتوانند این اقلام را از داروخانهها تهیه کنند.
در مجموع وزارت بهداشت با اصلاح دستورالعملها، توسعه خدمات باروری و آموزش عمومی بیش از آنچه معاون اول رئیس جمهوری در تابستان ۹۳ به عنوان تقسیم کار ملی برای افزایش جمعیت ابلاغ کرد به وظیفه خود عمل کرده است. در این تقسیم کار ملی برای پنج وزارتخانه و دو معاونت ریاست جمهوری وظایفی تعیین شده بود، وزارت بهداشت به وظیفه خود عمل کرده است؛ قطعا بیرون دولت هم دستگاههای دیگر از جمله مجلس میتوانند اقدامات مفصل دیگری را برای افزایش فرزندآوری انجام دهند.
مثل چی؟
برکاتی: مثال بارز آن این است که اکنون بین تحصیل و اشتغال بانوان و فرزندآوری آنان تناقض به وجود آمده است؛ بسیاری از خانمها علاقه دارند هم درس بخوانند و هم اشتغال داشته باشند؛ یکی از وظایف حاکمیت که قطعا وظیفه وزارت بهداشت نیست و مجلس و قوه قضاییه میتوانند کمک کنند این است که بین تحصیل، اشتغال و فرزندآوری بانوان تناقض نباشد؛ این امر قانون میخواهد که طول دوره تحصیل و فعالیت شغلی را به نحوی هماهنگ کنیم که زنان در سن باروری مناسب بتوانند فرزند به دنیا بیاورند.
منظورتان این است که در شرایط کنونی زنان زمان مناسب باروری را از دست میدهند.
برکاتی: دقیقا. با شرایط کنونی و طول دوره تحصیل و وضعیت اشتغال چه در بخش دولتی و چه خصوصی؛ زنان، زمان طلایی فرزندآوری را از دست میدهند و اگر حاکمیت این هماهنگی را فراهم نکند بخش مهمی از خانوادهها فرصت فرزندآوری را از دست میدهند البته حدود ۲۰ درصد بانوان شاغل هستند؛ اما اگر این گیرها و تناقض ها بر طرف نشود به زودی سن اولین فرزندآوری در کشور به بالای ۳۰ سال می رسد.
البته این اقدامات برای دولت هزینه دارد.
برکاتی: بله حتما هزینه دارد اما اگر میخواهیم به فکر آینده کشور باشیم باید این هزینه را به شکل سرمایه گذاری ببینیم.
برآوردی از میزان هزینه حمایت های دولت برای افزایش فرزندآوری دارید؟
برکاتی: برآوردهایی انجام شده اما چون کار وزارت بهداشت نبوده، ما وارد نشدهایم؛ اما در طرح تعالی جمعیت عدد ۱۳ هزار میلیارد تومان برآورد شده بود که اعلام شد به علت هزینه بالا این طرح غیرقابل انجام است، در حالی که نص صریح فرمایش مقام معظم رهبری بود که باید این طرح اجرا شود؛ اگر به این طرح و حداقل به بخش های مهم آن مثل هماهنگی بین فرزندآوری و تحصیل و اشتغال بانوان و حمایت از مسکن مناسب برای جوانان توجه می شد امروز بخشی از مشکلات حل شده بود؛ لایحه تسهیل ازدواج جوانان هم سال ۸۳ تصویب شد اما هنوز بخش عمده مواد کلیدی آن اجرا نشده است؛ هیچ کس هم نمیپرسد چرا اجرا نشد؛ فرصت های اقتصادی و اجرایی مناسبتری هم در سالهای گذشته داشتیم که از دست دادیم.
چرا فرصت ها را از دست دادیم؟
برکاتی: به نظر من یک علتش این است که دوستان و افرادی که دغدغه جمعیت داشتند، مسیر را گم کردند و به جای اینکه دنبال اجرای مصوبات باشند، بیشتر فرصت کشور صرف این شد که دنبال مقصر بگردیم.