گندم علاوه بر اینکه در زندگی روزمره ما انسانها، حضوری حیاتی دارد، در زیستن متعالی ما نیز، میتواند مؤثر افتد. برای اینکه بتوانیم در زندگی، از روزمرگی به سمت تازگی و ترقی حرکت کنیم، لازم است که گندم درونمان را در معرض آب و آفتاب و باران و خاک و باد روزگار قرار دهیم.
پوسیدگی و غیرقابل خوراک شدن، مرحله نخست این پویایی است. اما مداومت و استقامت در برابر موانع و سنگها و کلوخهای پیشرو، از ما خوشههای زرینی خواهد ساخت که نسبت به گذشته خود، تفاوتی از زمین تا آسمان خواهیم داشت.
تفکر کارآفرینی، در شرایط امروز، میتواند این تعالی و ترقی گندمگونه را رقم بزند. جهش تولید با کمک و مشارکت مردم، بدون ایجاد فرهنگ کارآفرینی، امری محال است. کارآفرین، هر یک از مردم این مرز و بوم میتواند باشد، به شرط آنکه گندم وجودش را به خاک تلاش و کوشش بیفکند.
شاخهای از علم شیمی داریم به نام «فیتوشیمی» که در واقع خواص گیاهان را شناسایی میکند و مواد لازم را میتواند از گیاهان بیرون بکشد. در این شاخه علمی، ثابت شده است که هر گیاهی، در هر منطقه جغرافیایی، خواص متفاوتی نسبت به مناطق دیگر دارد.
یعنی گندمی که در اصفهان میروید، خواص و ترکیباتش با گندمی که در شمال مکزیک یا جنوب چین میروید، فرق دارد. اثربخشیاش نیز همینطور است. این خواص براساس هر اقلیم، توسط آن گیاه، تولید میشود و به کار جاندارانی که در آن خطه، زندگی میکنند، میآید.
این هنرمندی گیاه و زمین که حاصل خلاقیت ناب طبیعت و خالقش است، در عین شگفتآور بودن، درسآموز نیز هست. ایران، سرزمین هنر و ادبیات، با فرهنگی دیرینه و سرآمد است. ترکیب و تلفیق تفکر کارآفرینی با هنر و فرهنگ ایرانی، محصولی به بار میآورد که هم به مذاق مردمان سرزمینش، خوش میآید و هم، درجه بالای مرغوبیتش، نگاه خواهنده دیگران را به سمت ما متمایل میسازد. پس، اکنون لحظه گندموارگی است.