کیوسک خبر: مدیر رصدخانه مهاجرت ایران با تبیین چرایی ممانعت آمریکا از ورود دانشجویان چینی و ایرانی به خاک این کشور، این رفتار را زیربنای جنگ اقتصادی و جنگ مغزها دانست.
بهرام صلواتی با اشاره به ممانعت از ورود یکی از دانشجویان ایرانی به فرودگاه شهر بوستون آمریکا، گفت: متاسفانه عدم اجازه ورود به دانشجویان ایرانی در چند وقت اخیر شایع شده و خبرهایی از بازگرداندن دانشجویان ایرانی دارای ویزای معتبر از فرودگاههای آمریکا و حتی در کشورهای ترانزیت پیش از سوار شدن به هواپیما به مقصد آمریکا مخابره شده است.
وی افزود: هر چند ممانعت از ورود دانشجویان و متخصصان ایرانی، توقف صدور روادید سرمایه گذاری و تجارت برای ایرانیان و حتی سختگیری و یا کنترل های مضاعف برای ورود اتباع ایرانی دارای مدارک اقامتی به خاک آمریکا بخصوص پس از افزایش تنش میان دو کشور می تواند دلایل سیاسی داشته باشد، اما هدف از این نوشتار تحلیل موضوع از دریچه دیگری است.
صلواتی ادامه داد: شاید در نگاه برخی از افراد، اعمال محدودیت ورود به خاک آمریکا را باید در چارچوب سیاست کلی “ضدمهاجرتی” دولت ترامپ تحلیل کرد. هر چند که طبق ادعای دولت آمریکا قرار نبود این فرمان اجرایی تاثیری بر روی روادید دانشجویان و محققان داشته باشد اما عملاً مهمترین اثر این فرمان اجرائی، کاهش قابل توجه ویزاهای دانشجویی از نوع F1 و ویزاهایJ1 مخصوص اساتید، محققان و متخصصان ایرانی بود که بطور محسوسی در طول سه سال گذشته کاهش چشمگیری یافته است. با این حال تقلیل و تحلیل این کاهش صدور روادید و یا سختگیری برای ورود صرفاً از دریچه اثر فرمان اجرائی “محدودیت مسافرت” نمی تواند تبیین کننده کامل موضوع باشد و نیاز است عوامل دیگری نیز در نظر گرفته شود.
مدیر رصدخانه مهاجرت تصریح کرد: یک سوال کلیدی این است که چه عواملی می توانند در کاهش صدور روادید برای دانشجویان و متخصصان ایرانی اثرگذار باشند؟ دلایل سختگیری و یا ممانعت از ورود دانشجویان و محققان دارای روادید معتبر به خاک آمریکا چیست؟ آیا این محدودیت مختص ایرانی ها است و یا آنکه دیگر کشورها نیز در معرض چنین محدودیتی قرار گرفته اند؟
صلواتی گفت:پاسخ به این سوالات، ابعاد کمتر مورد توجه قرارگرفته این موضوع را تا حدی نمایان می کند. نشریه فایننشال تایمزدر گزارشی از محدودیت های خاص اعمال شده برای صدور روادید و ورود دانشجویان چینی به خاک آمریکا از سال ۲۰۱۷ همزمان با آغاز دوره ریاست جمهوری ترامپ اشاره می کند. بطوریکه دولت چین مکرراً به دانشجویان خود جهت ورود به خاک امریکا و بروز مشکلات غیر معمول هشدار داده است. جالب اینجاست که با شدت یافتن تنش های میان آمریکا و چین بخصوص در زمینه اقتصادی که از آن تحت عنوان “جنگ تجاری” یاد می شود، این مشکلات برای دانشجویان چینی تشدید شده است.
وی تاکید کرد: نکته حائز توجه این است چرا آمریکا باید نگران ورود دانشجویان چینی به عنوان بزرگترین منبع اصلی تامین دانشجویان خارجی برای دانشگاه های این کشور باشد که منبع درآمد واشتغال زایی قابل توجهی برای بخش آموزش عالی آمریکا است؟
صلواتی خاطرنشان کرد: بخشی از جواب را می توان در اثر بازگشت دانشجویان چینی پس از فارغ التحصیلی به کشور موطن خود یافت. در واقع آنها بعنوان منابع اصلی انتقال دانش و فناوری از دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی پیشرفته آمریکائی به داخل کشور چین در طول دو دهه گذشته بوده اند. اثرات این انتقال دانش و فناوری در جهش چشمگیر مراکز دانشگاهی، شکل گیری قطب های نوآوری و پیشتازی فناورانه برخی از شرکتهای چینی کاملاً مشهود است. این اثر آنقدر اثربخش بوده است که مقامات چینی را حتی به فکر جذب دانشمندان و متخصصان دیگر کشورها نیز انداخته است.
عضو پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف ادامه داد: آمریکا با درک اهمیت متخصصان بازگشتی چینی بعنوان موتور متحرک توسعه علمی و فناوری چین و قدرت یافتن رقیب آنها در حوزه اقتصاد و تجارت، جنگ تجاری خود با چین را به سوی نوعی “تقابل ویزایی” جهت مقابله با ورود و چرخش دانشجویان و متخصصان چینی به بازار علم وفناوری خود کشانده است. شاید به همین خاطر است که پایگاه خبری “بلومبرگ” و نشریه “تایم” در گزارشات خود با اشاره به حجم بالای موارد عدم تائید و یا تمدید ویزاهای دانشجویان چینی، از آن به عنوان ابعاد تازه جنگ تجاری میان چین و آمریکا یاد کرده اند!
وی با بیاناینکه “تقابل ویزایی” آمریکا با چین برای این کشور بدون هزینه نبوده است، گفت: در واقع با کاهش تعداد صدور و یا محدودیتهای اعمال شده برای دانشجویان بین المللی بخصوص چینی ها، برای اولین بار در دو دهه گذشته، نرخ رشد دانشجویان بین المللی در آمریکا برای دو سال پیاپی منفی شده است و ارزش اقتصادی بازار آموزش عالی این کشور به میزان پنج میلیارد دلار کاهش یافته است و تعدادی از مشاغل آکادمیک نیز در این حوزه از دست رفته است.
صلواتی اظهار کرد: این اثرات بر بخش آموزش عالی آمریکا تا حدی بوده است که تعداد کثیری از رؤسای دانشگاه ها و مراکز تجاری در نامه ای سرگشاده به ترامپ نسبت به عواقب کاهش ورود افراد مستعد و دانشجویان بین المللی به دانشگاه ها، مدارس کسب و کار و مراکز تجاری این کشور و از دست رفتن مزیت رقابتی این کشور در اقتصاد جهانی هشدار داده اند.
مدیر رصدخانه مهاجرت افزود: با این حال، دولت ترامپ علی رغم داشتن دغدغه های اساسی برای حفظ رونق اقتصادی آمریکا و ایجاد شغل، همچنان روی سیاست محدودیت ویزایی برای برخی از کشورها همانند چین و ایران پافشاری می کند.
این عضو پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف بیان کرد: با توجه به توضیحات فوق الذکر، شاید بتوان پاسخ سوال کاهش صدور روادید و تشدید محدودیت ورود دانشجویان و متخصصان ایرانی به خاک آمریکا را تا حدی گمانه زنی کرد.
صلواتی در ادامه افزود: در واقع علاوه بر آنکه دولت ایالات متحده با کشورهایی همچون چین (در مقیاس جهانی) و ایران (در مقیاس منطقه ای) دارای تنش سیاسی است و آنها را بعنوان رقبای تجاری و سیاسی خود می داند، بنوعی از انتقال دانش و فناوری از مراکز علمی و نوآوری خود ( بخصوص در رشته ها و صنایع حساس) بواسطه دانشجویان و فارغ التحصیلان آنها نگران است. با درنظر گرفتن اثرات مدل بازگشت فارغ التحصیلان چینی، در کشور ایران نیز ( البته در مقیاس بسیار کوچکتر) فارغ التحصیلان و متخصصان بازگشتی بستر بسیار مناسب و پایداری برای انتقال دانش و فناوری نوین بخصوص از دانشگاه ها و مراکز پیشرو فناوری دنیا هستند.
وی گفت: طبق آمار معاونت علمی و فناوری ریاست جمهوری، در طول چهار سال گذشته بیش از ۱۴۰۰ نفر از متخصصان و فارغ التحصیلان ایرانی خارج از کشور از دانشگاه ها و مراکز تحقیقاتی بخصوص دانشگاه های برتر جهان و آمریکا به داخل کشور بازگشته اند. بیشتر این افراد بازگشته یا در دانشگاه ها مشغول به آموزش و پژوهش هستند و یا اینکه کسب و کارهای نوپا و دانش بنیان را شکل داده اند و برخی از آنها نمونه های موفق فناوری و کسب وکارهای جهانی را در ایران شبیه سازی و در مقیاس صنعتی و اقتصادی توسعه داده اند. در واقع با توجه به شرایط تحت تحریم صنعت و اقتصاد ایران و همچنین وجود سرمایه های سرشار انسانی در داخل کشور، پتانسیل بهره برداری اقتصادی بر اساس انتقال دانش و فناوری روز دنیا به داخل کشور بسیار بالاست.
مدیر رصدخانه مهاجرت تصریح کرد: در واقع آمریکا از دسترسی دانشجویان کشورهایی رقیب همچون چین و ایران که در جنبه های مختلف (سیاسی و اقتصادی) دارای تضاد منافع اساسی است به مراکز دانشگاهی و تحقیقاتی خود و همچنین امکان انتقال دانش و فناوری روز دنیا از متخصصان و فارغ التحصیلان بازگشتی تا حد زیادی بیمناک است.
صلواتی اظهار کرد: آمریکا رویکرد “تقابل ویزایی” جهت مقابله با ورود برخی از دانشجویان و متخصصان کشورهایی که امکان و احتمال بازگشت آنها به کشور موطن خود زیاد است در پیش گرفته است که از آن می توان تحت عنوان “جنگ مغزها” یاد کرد.
عضو پژوهشکده سیاست گذاری دانشگاه شریف گفت: بر همین اساس، میتوان گفت که دغدغه آمریکا برای ” جنگ مغزها” از طریق تحدید ورود دانشجویان و تحریم امکان رشد اقتصادی و توسعه فناوری ایران از طریق بازگشت فارغ التحصیلان و متخصصان ایرانی کاملاً قابل پیش بینی است.
وی افزود: پیش از هر چیزی کشور نیازمند اتخاذ رویکرد فعالانه در زمینه مهاجرت، سیاستگذاری واقع بینانه و تغییر نگرش خسرانی به این پدیده و اتخاذ نگاه فرصت اندیش و بهره برداری از مزایای جابجایی و چرخش استعدادها است.
صلواتی ادامه داد: نکته دوم ناظر به مدیریت غیرمخرب سازوکار خودکار اعزام دانشجویان به خارج از کشور است. مزیت ایران نسبتن به دیگر کشورها، فرآیند خودکار جابجایی دانشجویان به خارج از کشور است. مدل جابجایی دانشجویان ایرانی در دو دهه اخیر تا حد زیادی متکی به نفس بوده و بسیاری از آنها با هزینه شخصی و یا تامین مالی کشورهای مقصد به خارج از کشور عزیمت کرده و پس از اتمام تحصیل در صورت تمایل به داخل کشور بازگشته اند. در حالیکه کشورهایی مانند چین هزینه های زیادی را صرف اعزام دانشجو و بازگشت آنها می کنند. اما در عین حال، مزیت آنها نسبت به ایران، انتخاب هدفمند کشورهای مقصد برای اعزام دانشجو و تمهیدات هوشمندانه برای ترغیب به بازگشت است، در حالیکه کشور مقصد دانشجویان ایرانی غالباً غیر هدفمند و تا حد زیادی تحت تاثیر نظام روادید کشور مقصد و شرایط اقتصادی ( قیمت ارز) در داخل کشور جهت پوشش هزینه های مهاجرت و معمولاً بدون برنامه مشخص بازگشت است.
مدیر رصدخانه مهاجرت تصریح کرد: با توجه به ” تقابل ویزایی” و “جنگ مغزها”ی آمریکا با ایران، کشور ایران می تواند در جهت تسهیل نظام روادید با کشورهایی که بازار اقتصادی و دانشگاهی آنها در سطح قابل قبولی از دانش و فناوری روز دنیا هستند، گام بردارد. نکته سوم، تنظیم گری هوشمندانه فرآیند اعزام و جابجائی بین المللی دانشجویان به خارج از کشور است که فاقد هر گونه چارچوب مشخصی است و این حوزه در انحصار برخی از موسسات اعزام دانشجو است که صرفاً تابع منافع سودجویانه کوتاه مدت خود هستند.
وی گفت: هرج و مرج حاکم بر این بخش بگونه ای است که مهمترین دغدغه برخی از این موسسات صرفاً تسریع اعزام افراد به خارج از کشور بدون در نظر گرفتن آتیه اینگونه اعزام ها، عدم تامین حداقل حمایت های قانونی و آینده شغلی در دوران پسامهاجرت و یا حتی در نظر گرفتن شرایط بازگشت به داخل کشور است؛ بنابراین نیاز مبرم کشور، ساماندهی فرآیند اعزام دانشجو به خارج از کشور با اولویت قرار دادن کاهش مشکلات اقتصادی و اجتماعی افراد پس از اعزام در دوران پسامهاجرت و بازگشت است. در همین راستا، توجه به مشکلاتی که برای برخی از دانشجویان در مبادی ورودی به کشورها پیش می آید، فراهم نمودن خدمات حمایت قانونی و کنسولی بسیار مفید و اثربخش است. نقش وزارت خارجه و نمایندگی های کنسولی ایران در این زمینه می تواند فعالانه تر و حمایتی باشد.
وی تاکید کرد: نکته آخر بعنوان مهمترین سیاست در این حوزه، تقویت بستر و برنامه های تسهیل بازگشت فارغ التحصیلان و متخصصان ایرانی با هدف زنده نگه داشتن امکان و افزایش احتمال بازگشت آنها در جهت خدمت رسانی و انتقال دانش و فناوری روز دنیا همراستا با نیازمندی های توسعه اقتصادی و اجتماعی کشور است.
صلواتی یادآور شد: خوشبختانه بخشی از ایرانیان حتی پس از مهاجرت از کشور، تمایل به حفظ ارتباط با داخل و در شرایط مساعد اقتصادی و امیدواری اجتماعی، مایل به بازگشت موقت و حتی دائمی می باشند. بر همین اساس، شاید مهمترین راهکار تضمین کننده بهره برداری از مزیتهای مهاجرت دانشجویان ایرانی به خارج از کشور را میتوان در پیش گرفتن سیاست چرخش نخبگانی و تسهیل شرایط بازگشت آنها به داخل دانست.
وی در پایان خاطرنشان کرد: این موضوع نیازمند عزم جدی و فراهم نمودن همه جانبه زمینه بهره برداری از پتانسیل دانشی و فناروانه متخصصان و فارغ التحصیلان بازگشتی است. هر چند که تا کنون اقدامات مثبتی در این زمینه در کشور انجام شده است، اما این اقدامات به هیچ وجه تناسبی با ظرفیتهای ایرانیان خارج از کشور ندارد. شاید یکی از مهمترین دلایل جدی نگرفتن و یا حداقل دست کم گرفتن اثرات مثبت فارغ التحصیلان و متخصصان بازگشتی به کشور، تصور یک طرفه و بدون بازگشت بودن عزیمت این افراد از کشور است. در حالیکه چنانچه برنامه و امکانات مناسبی در بستر اقتصادی، سیاسی و اجتماعی امیدوارانه برای بازگشت در کشور فراهم باشد، بخشی از جابجائی ها و مهاجرتها به خارج از کشور بی شک یک طرفه نخواهد بود. اما تا زمان عدم آمادگی شرایط مساعد رفت و بازگشت، بطور قطع نمی توان ادعا کرد که در “جنگ مغزها” دست برتر را در اختیار داریم!